- هنر فروش
- آنکه ادعای هنرمندی و اظهار فضل کند
معنی هنر فروش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ادعای هنرمندی و اظهار فضل
آنکه در میدانی واسطه فروش میوه و خواروبار و دیگر محصولات باشد
فروشنده شکر تاجر شکر، معشوق
کسی که شغلش فروختن شیر است لبنیاتی
کسی که لباس های کهنه می فروشد
بو فروش
کسی که کمر بند فروشد: (یارب بچه نرخ باشه آغوش در بیع گه کمر فروشان ک) (ظهوری)
آنکه لباسها کهنه و مندرس فروشد: تا از لباس حسن بیاراست دوش خود از نو شدیم بنده کهنه فروش خود. (سیفی)
آنکه گوهر فروشد گوهری جواهری
کسی که درپیشرفت هنر و هنرمندان کوشاست، هنرمند
حیلت گر محیل: گفت کای فن فروش دستان خر، گر بدی از جهان بمنت نظر... (سنائی حدیقه)
حیله گر، مکار